ماه عسل این چند ساله به یکی از برنامههای ثابت صداوسیما در ماه رمضان تبدیل شده است.
مردم عادت کردهاند که قبل از افطار یک ساعتی پای این برنامه بنشینند و آن را تماشا کنند . ماه عسل این چند ساله به یکی از برنامههای ثابت صداوسیما در ماه رمضان تبدیل شده است.
. ماه عسل به خوبی توانسته طی این سالها برای خودش مخاطب ثابت جمع کند. مخاطبانی که قبل از به روی آنتن رفتن ماه عسل، بیشتر نظارهگر جشن رمضان شبکه پنج بودند. برنامهای که این روزها دیگر خبری از نام آن نیست ولی برنامهای به همان سبک و سیاق دوباره از شبکه تهران قابل پخش است.
آنچه توانست ماه عسل را به یک پربیننده تبدیل کند کلیشهزدایی آن بود. این برنامه توانست کلیشههای رایجی که در برنامههای قبل از افطار رایج بود و در آن چند مجری مینشستند و فقط با هم حرف میزنند را بشکند. برنامه قبل از افطار شبکه سوم توانست از آن حالت تکسویه و مونولوگوار خارج شود و برنامهای دو سویه و دیالوگمحور را نشان مخاطبانش بدهد که حرف تازه و جدیدی برای گفتن دارد. این موضوع اولین و اصلیترین برگ برنده این برنامه است. اما ماه عسل هم مانند هر برنامه دیگری نقاط ضعف و مثبتی دارد که از دیدهها پنهان نیست. نقاط مثبتی که به پرمخاطبی برنامه کمک کرده و نقاط ضعفی که میتواند حکم پاشنه آشیل این برنامه باشد.
اولین موضوع اساسی و مهم درباره ماه عسل که هم جزو نقاط ضعف آن است و هم نقاط قوتش، مجری برنامه است. احسان علیخانی با این برنامه به خوبی توانست خودش را به مردم بشناساند و جاپای مناسبی در صداوسیما پیدا کند. علیخانی نسبت به چند سال پیش رشد خوبی در کارش داشته و نقاط ضعفش را شناخته و توانسته روی آنها کار کند.
قطعاً رفتارهایی که چند سال پیش از علیخانی میدیدیم با امسال تفاوتهای زیادی دارد. بعضی حرکات و رفتارهای علیخانی در گذشته حالت خودنمایی و نمایشی داشت و نوعی خامی در اجرای او دیده میشد. او گاهی سعی میکرد اطلاعاتش را به رخ بکشد و گاهی دیگر در تلاش بود تا به نوعی از ظاهر خود تعریف کند. ولی او این روزها تلاش میکند تا نشانی از رفتارهای گذشته در اجرایش نباشد.
سعی میکند تا بیشتر در خدمت برنامه باشد و کمتر از آنتن برای خود استفاده کند. علیخانی در اجرایش به بلوغ رسیده و از آن خامی سالهای اول اجرایش فاصله گرفته است. هرچند هنوز هم ممکن است که شلوار قرمزرنگ بپوشد و بعضی اوقات نوع لباس پوشیدنش به یک برنامه ساده قبل از افطار نیاید ولی فکر نمیکنم حرکات و رفتارش مانند گذشته تو ذوق کسی بزند.
علیخانی قدرت خوبی در بیان و مدیریت برنامه دارد. او به خوبی میتواند نبض برنامه را در دست بگیرد و مهمانان را به سمت و سویی که دلخواه خود است بکشاند. این قابلیت موضوع مهمی برای یک مجری تلویزیونی است. استعدادی که در بسیاری از مجریان جوان تلویزیون وجود ندارد و شاید همین باعث تمایز علیخانی با دیگر مجریان شود. اگر برنامههای دیگری که از مجریان تازه کار استفاده میکنند را ببینیم به خوبی متوجه این موضوع میشویم. علیخانی همچنین در برنامه رک است. او در برنامه تعارف را کنار میگذارد و سؤالاتی که ممکن است برای مهمانان آزاردهنده باشد را میپرسد. این سؤالات میتواند سؤال خیلی از بینندگان برنامه باشد که توسط مجریاش با صراحت پرسیده میشود.
نقطه مثبت دیگر برنامه، انتخاب سوژههای آن است. سوژههایی ناب، بکر و دست نخورده که مخاطبان ماه عسل به خوبی با آن ارتباط برقرار میکنند. برنامه روی محور همین سوژهها و مهمانان میچرخد و بیشتر بار پخش روی دوش آنان سنگینی میکند. مردم مهمانان ماه عسل را دوست دارند و سرگذشت آنها را باعلاقه میبینند و میشنوند. همین مهمانان و سوژهها بودند که ماه عسل را به برنامهای پرمخاطب تبدیل کردند.
اما در بعضی قسمتها زیادهروی در انتقال احساسات و زیادکردن بار احساسی برنامه به یکی از نقاط منفی آن تبدیل میشود. اینکه مجری بخواهد به هر طریقی اشک مهمانانش را دربیاورد خیلی کار جالبی نیست. یا اینکه انتخاب سوژههایی نه چندان مناسب و قراردادن آنها در شرایطی که مناسب یک برنامه زنده تلویزیونی نیست میتواند حکم دافعه برای برنامه را داشته باشد.
چنین صحنههایی را در آن قسمت که زوجی بدون فرزند را آوردند و ندیده و نشناخته و جلوی دوربین به آنها یک بچه دادند را دیدیم. بارها دیدهام که علیخانی با نوع سؤالات و مطرح کردن موضوعات حساس مهمانانش سعی دارد احساسات آنها را برانگیزد تا از طریق آنان احساسات مخاطبانش هم برانگیخته شود. درست است که مردم به موضوعات احساسی گرایش بیشتری دارند ولی این دلیل نمیشود که از هر موقعیتی برای احساساتی کردن مخاطبان استفاده کنیم.
موضوع دیگری که در ماه عسل امسال حسابی توی ذوق میزند دکور آن است. در طراحی صحنه این برنامه به هیچ عنوان از عناصر زیباییشناختی استفاده نشده است و هیچ عامل چشمنوازی را در آن نمیبینیم. به قول بهزاد کزازی طراح صحنه فیلمهای سینمایی «یک تکه نان»، «بیدمجنون» و «باران» در پشت طراحی دکور ماه عسل سواد بصری وجود ندارد. از مبلها که کاملاً اشرافی هستند و سنخیتی با جنس برنامه ندارند تا لوستر و محرابهایی که خیلی بیسلیقه طراحی شدهاند.
ماه عسل میتواند برای سالها پخش شبکه سوم را در ماه رمضان در اختیارخود داشته باشد و گوی رقابت را از دیگر شبکهها برباید. البته به شرطی که شبکههای دیگر هیچ ایده و خلاقیتی برای ساخت برنامههای اینچنینی در ماه رمضان نداشته باشند.